فعالیت سیاسی در مجموعههای اقتصادی: فرصت یا تهدید؟
به گزارش هیرونی؛ در بسیاری از کشورها، بهویژه در اقتصادهای در حال توسعه، مرز میان سیاست و اقتصاد بهسادگی قابل تشخیص نیست. مدیرانی که در رأس مجموعههای اقتصادی قرار دارند، گاه با بهرهگیری از روابط سیاسی، مسیر رشد سازمان را هموار میکنند. اما این تعامل همواره مثبت نیست و میتواند چالشهایی جدی برای شفافیت، رقابتپذیری و عدالت اقتصادی ایجاد کند.
تعریف فعالیت سیاسی مدیران
فعالیت سیاسی مدیران شامل اقداماتی است که خارج از وظایف رسمی سازمانی انجام میشود و هدف آن کسب نفوذ، منابع یا حمایت از نهادهای قدرت سیاسی است. این فعالیتها ممکن است شامل موارد زیر باشد:
– ارتباط مستقیم با مقامات دولتی یا نهادهای حاکمیتی
– مشارکت در احزاب یا کمپینهای سیاسی
– استفاده از نفوذ برای دریافت امتیازات اقتصادی یا قانونی
تأثیرات احتمالی
برخی پژوهشها نشان دادهاند که مدیران دارای روابط سیاسی میتوانند برای سازمان خود مزایایی فراهم کنند:
– دسترسی آسانتر به منابع مالی و اعتباری
– تسهیل در دریافت مجوزها و رفع موانع قانونی
– افزایش اعتبار سازمان در فضای اقتصادی و سیاسی کشور
چالشها و پیامدهای منفی
با وجود مزایای احتمالی، فعالیت سیاسی مدیران میتواند پیامدهای منفی جدی داشته باشد:
– کاهش شفافیت و پاسخگویی در عملکرد سازمان
– ایجاد تبعیض در رقابت با سایر شرکتها
– افزایش احتمال فساد اداری و مالی
– وابستگی بیش از حد به نهادهای سیاسی و کاهش استقلال سازمان
نمونههای واقعی
مطالعهای در بورس اوراق بهادار تهران نشان داده است که بین مدیران سیاسی و عملکرد شرکتها رابطه معناداری وجود دارد. این مدیران توانستهاند بازده سرمایهگذاری را افزایش دهند، اما در برخی موارد نیز مدیریت سود بهصورت مصنوعی و غیرواقعی مشاهده شده است.
فعالیت سیاسی مدیران و پیمانکاران در مجموعههای اقتصادی یک تیغ دو لبه است. اگرچه میتواند در کوتاهمدت مزایایی از آنها دیده شود، اما در بلندمدت ممکن است به تضعیف اصول رقابت سالم، شفافیت و عدالت اقتصادی منجر شود. بنابراین، لازم است چارچوبهای قانونی و نظارتی مشخصی برای کنترل و ارزیابی این نوع فعالیتها تدوین شود.
انتهاب پیام//
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید